چکیده
گیمیفیکیشن به معنای استفاده از اجزای بازیها در فرآیندهای غیر بازی است. یکی از کاربردهای گیمیفیکیشن، بهبود عملکرد کارکنان است. در اینجا، با اعمال عناصر بازی به فرآیند کاری، افراد را بهبود عملکرد خود را به چالش بکشند و به دنبال اهداف خود باشند.
بهبود عملکرد با گیمیفیکیشن میتواند به روشهای مختلفی صورت گیرد. برخی از روشهای رایج گیمیفیکیشن عبارتند از:
-
امتیازدهی
با تخصیص امتیاز به کارکنان برای انجام وظایف خود، میتوان آنها را به چالش بکشید و به دنبال بهبود عملکرد خود باشند.
-
سیستم رتبهبندی
با تشکیل یک سیستم رتبهبندی برای کارکنان، آنها را به چالش بکشید و آنها را به دنبال بهبود عملکرد خود قرار دهید.
-
مسابقه
با برگزاری مسابقات بین کارکنان، میتوانید آنها را به چالش بکشید و به دنبال بهبود عملکرد خود باشید.
-
جایزهها
با ارائه جوایزی به کارکنان برای بهبود عملکرد، میتوانید آنها را به چالش بکشید و به دنبال بهبود عملکرد خود باشید.
به طور کلی، گیمیفیکیشن میتواند به عنوان یک راهحل جذاب و مؤثر برای بهبود عملکرد کارکنان استفاده شود. با استفاده از این روش، میتوانید کارکنان را به چالش بکشید، انگیزهشان را افزایش دهید، بازخورد مثبت بدهید و در نتیجه بهبود عملکرد کارکنان و سازمان خود بهبود عملکرد با استفاده از گیمیفیکیشن، به صورت غیر مستقیم هم میتواند به بهبود سازمان کمک کند. با افزایش مشارکت کارکنان، بهبود فرآیندهای کاری و افزایش تعاملات بین کارکنان، کیفیت و کارایی سازمان بهبود خواهد یافت.
از طرفی، گیمیفیکیشن میتواند به بهبود تجربه کاربری در سازمان کمک کند. با افزایش جذابیت فرآیندهای کاری، کارکنان میتوانند با انگیزه بیشتری به کار خود بپردازند و باعث بهبود رضایتمندی و وفاداری آنها نسبت به سازمان شوند.
در کل، گیمیفیکیشن به عنوان یک روش نوین و جذاب در بهبود عملکرد کارکنان و بهبود سازمان، مورد توجه بسیاری از سازمانها و شرکتهاست. با استفاده از این روش، میتوانید انگیزه کارکنان را افزایش داده و آنها را به چالش بکشید و در نتیجه بهبود عملکرد خود را تضمین کنید.
تاثیر آزادی عمل کارکنان در انتخاب چالش ها و اهداف در بهبود عملکرد چیست ؟
آزادی عمل کارکنان در انتخاب چالش ها و اهداف، تاثیر بسیار مثبتی در بهبود عملکرد آنها خواهد داشت. این امر به آن معنی است که کارکنان قادر خواهند بود تا به طور خودجوش و مستقل، اهداف و چالش هایی را انتخاب کنند که برایشان جذاب و محرک هستند و به توسعه مهارتهایشان کمک میکنند.
وجود آزادی عمل برای کارکنان، باعث افزایش انگیزه و اشتیاق آنها به کار خود خواهد شد. زیرا این امر به آنها اجازه میدهد که به توان کامل خود در انتخاب و پیشرفت در چالش ها و اهدافی که خودشان انتخاب کردهاند، اعتماد کنند. این به آنها امکان میدهد که در یک محیط کاملاً پویا و پویشگرانه که امکان پیشرفت و بهبود آنها را فراهم میکند، مشارکت کنند.
از طرف دیگر، این روش میتواند بهبود ارتباط کارکنان با سازمان و مدیریت را نیز به همراه داشته باشد. زیرا با ایجاد یک فضای کاری آزاد، کارکنان میتوانند برای انتخاب چالش ها و اهداف خود با مدیران و دیگر همکارانشان همکاری کنند. این امر باعث افزایش انعطافپذیری و همکاری بین افراد مختلف سازمان میشود و در نهایت منجر به بهبود عملکرد کلی سازمان میشود.
بنابراین، تحریم آزادی عمل کارکنان برای انتخاب چالش ها و اهداف، باعث کاهش انگیزه آنها و بهبود عملکرد کلی سازمان خواهد شد. برای بهتحقق این هدف، نیاز به یک فرهنگ سازمانی مشارکتی دارد که به کارکنان اجازه میدهد که نقشی فعال و پویا در ایجاد و تعیین اهداف خود داشته باشند. در این فرهنگ سازمانی، کارکنان با مدیران و دیگر اعضای سازمان همکاری میکنند تا بهترین اهداف و چالشها را برای بهبود عملکرد سازمان و خودشان انتخاب کنند.
همچنین، در این فرهنگ سازمانی، باید محیطی را فراهم کرد که کارکنان با خطاهای خود مواجه شده و از آنها یاد بگیرند. به علاوه، کارکنان باید به اندازه کافی تشویق شوند تا اهداف خود را دنبال کنند و در صورت موفقیت در دستیابی به آنها، تشویق شوند.
با توجه به اینکه هر کارکنانی دارای نیازها و انتظارات خود است، باید برای هر فرد، یک برنامه شخصی سازی شده باشد که بهترین چارچوب برای تعیین اهداف و چالشهای آن شخص را ایجاد کند. به علاوه، باید برای هر کارکنانی، فرصتی برای یادگیری و توسعه مهارتهای جدید در نظر گرفته شود تا به اهداف خود برسند.
بازخورد نیز به عنوان یکی از اجزای اساسی مدیریت عملکرد نوین، در این روند بسیار حیاتی است. بازخورد، به کارکنان امکان میدهد که از کارایی خود در دستیابی به اهداف خود، آگاه شوند و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند. بازخورد منظم و سازنده، به کارکنان اعتماد به نفس بیشتری در انتخاب چالشها و اهدافشان میدهد وآنها را به سمت بهبود عملکرد خود سوق میدهد. همچنین، بازخورد به مدیران امکان میدهد تا عملکرد کارکنان را بررسی کنند و در صورت نیاز، بهبودیهای لازم را ایجاد کنند.
همچنین، آزادی عمل کارکنان در انتخاب چالشها و اهداف، به آنها انگیزه بیشتری برای کار و تلاش در جهت بهبود عملکرد میدهد. وقتی که کارکنان به طور مستقل میتوانند اهداف خود را تعیین کنند و به دنبال آنها بروند، احساس میکنند که قدرت تصمیمگیری در دست آنهاست و این باعث میشود که به شدت به اهدافشان علاقهمند شوند و تمرکزشان را روی آنها بیشتر کنند. به علاوه، آزادی عمل کارکنان، باعث میشود تا آنها برای بهبود عملکرد خود، به راههای نوین و خلاقانه تر فکر کنند و با توجه به موقعیت و شرایط جدید، به دنبال راهکارهای بهتری برای دستیابی به اهداف خود باشند.
بنابراین، آزادی عمل کارکنان در انتخاب چالشها و اهداف، نقش مهمی در بهبود عملکرد دارد. با فراهم کردن یک فرهنگ سازمانی مشارکتی، محیطی که به کارکنان اجازه میدهد که خطاهای خود را بشناسند و به طور مستمر یاد بگیرند، برنامههای شخصی سازی شده، فرصتهای یادگیری و توسعه مهارتهای جدید، تشویق به دستیابی به اهداف و بازخورد منظم و سازنده، میتوان به بهترین شکل از آزادی عمل کارکنان بهره برد و عمل کردن بهبود عملکرد را تسهیل کرد. با توجه به اینکه کارکنان معمولاً افرادی هستند که بیشترین دانش و تجربه را درباره فعالیتهای سازمانی دارند، از نظر مدیران سازمانی منطقی است که به آنها اجازه داده شود که در فرآیند تعیین اهداف و تعیین چالشهای سازمان شرکت کنند.
به طور کلی، آزادی عمل کارکنان در انتخاب چالشها و اهداف، باید به صورت متعادل و به همراه برنامهریزی و نظارت مناسب اجرا شود. مدیران باید بتوانند به کارکنان خود اعتماد کنند و آنها را در تعیین اهداف و چالشهایی که به بهبود عملکرد کمک میکنند، هدایت کنند. همچنین، مدیران باید بازخورد مناسب و سازندهای به کارکنان خود دهند و آنها را در مسیر بهبود عملکرد هدایت کنند.
در نهایت، به دست آوردن بهترین نتایج ممکن در زمینه بهبود عملکرد، نیاز به همکاری و تلاش مشترک مدیران و کارکنان دارد. آزادی عمل کارکنان در انتخاب چالشها و اهداف، به همراه برنامهریزی و نظارت مناسب مدیران، میتواند به دستیابی به این هدف کمک کند.
استفاده از گیمیفیکیشن برای افزایش میل و اشتیاق در انتخاب آزادانه چالش ها و اهداف
استفاده از گیمیفیکیشن به عنوان یک روش نوین و جذاب میتواند برای افزایش میل و اشتیاق کارکنان در انتخاب آزادانه چالشها و اهداف مورد استفاده قرار گیرد. در گیمیفیکیشن، عناصر بازی را برای تحریک و تحول در رفتار افراد استفاده میکنیم و به این صورت برای آنها جذاب میشود تا برای رسیدن به هدف، اقدامات مشخصی را انجام دهند.
برای استفاده از گیمیفیکیشن در افزایش میل و اشتیاق کارکنان در انتخاب آزادانه چالشها و اهداف، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال، میتوان با استفاده از معیارهای بازیهای کامپیوتری، امتیازدهی و جوایزی برای کارکنان در نظر گرفته و به آنها امتیاز داده و جوایزی اهدا کرد. این کار میتواند باعث تحریک احساس رقابت در کارکنان شود و آنها را به انتخاب چالشها و اهداف مورد نظر ترغیب کند.
همچنین، میتوان با استفاده از چالشهای کوچک و پاداشهای کوتاه مدت، احساس پیشرفت و پیشروی را در کارکنان تقویت کرد و آنها را به انتخاب چالشها و اهداف بیشتر ترغیب کرد. به عنوان مثال، میتوان برای هر کارکنانی که یک چالش جدید را انتخاب میکند، یک پاداش کوچک مانند یک تخفیف خرید یا یک روز تعطیلات اهدا کرد.
در کل، استفاده از گیمیفیکیشن به عنوان یک روش جذاب و مبتن ی برای افزایش میل و اشتیاق کارکنان در انتخاب آزادانه چالشها و اهداف میتواند بهبود عملکرد کارکنان را نیز داشته باشد. با ایجاد رقابت در محیط کار، کارکنان ترغیب میشوند تا بهترین عملکرد را نشان دهند و برای رسیدن به هدف، اقدامات مشخصی را انجام دهند. این کار میتواند باعث بهبود عملکرد کارکنان شود و همچنین باعث افزایش رضایت کارکنان از شغل خود و بهبود فرایند انتخاب چالشها و اهداف شود.
در نهایت، با استفاده از گیمیفیکیشن بهعنوان یک روش نوین در مدیریت عملکرد، میتوان به راحتی محیط کار را جذاب و پویا کرد و کارکنان را به انتخاب چالشها و اهداف مورد نظر ترغیب کرد. در واقع، با استفاده از گیمیفیکیشن میتوان انگیزش، همکاری و هماهنگی کارکنان را در انجام وظایف و تحقق اهداف سازمانی تقویت کرد و در نتیجه، بهبود کیفیت و کارایی سازمان را تضمین کرد.
آیا اتصال یک سیستم مدیریت عملکرد چابک با پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد سازگار است یا خیر ؟
اتصال یک سیستم مدیریت عملکرد چابک با پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد، به دلیل دو دیدگاه متفاوت بین این دو موضوع، ممکن است مسئلهای برای سازمان به وجود آورد.
در سیستم مدیریت عملکرد چابک، هدف اصلی این است که کارکنان بتوانند با انعطافپذیری و تنوع در وظایف و پروژههای مختلف، عملکرد بهتری داشته باشند. در این سیستم، تمرکز بر ارائه بازخورد و ایجاد چرخههای بهبودی است که باعث میشود کارکنان بهبود خود را از طریق فرآیند مدیریت عملکرد دنبال کنند. این سیستم در برخی سازمانها با هدف بهبود انعطافپذیری، کیفیت کارکرد و افزایش رضایت کارکنان به کار گرفته میشود.
از طرف دیگر، سیستم پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد، با توجه به اینکه پرداخت به کارکنان براساس عملکرد آنها انجام میشود، هدف آن ایجاد حسابرسی و پایداری در پرداخت حقوق کارکنان است. با داشتن یک سیستم پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد، کارکنان ترغیب میشوند تا بهبود کارایی و عملکرد خود را از طریق بهرهگیری از تجربیات و دانش خود، دنبال کنند.
اگر چه هدف هر دو سیستم مدیریت عملکرد چابک و پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد بهبود عملکرد کارکنان است، اما اتصال این دو موضوع ممکن است با مشکلاتی همراه باشد. به عنوان مثال، دربه طور کلی، پیادهسازی سیستم مدیریت عملکرد چابک به تنهایی نمیتواند به صورت کامل مبتنی بر پرداخت کارانه شغلی باشد و نیاز به ترکیب با سایر عوامل مثل فرهنگ سازمانی، مدیریت تیمی، طراحی فرآیند و … دارد. همچنین، برای پیادهسازی موفق سیستم پرداخت کارانه شغلی، باید در نظر داشت که هر کارکنانی به دلیل شرایط شخصی و شغلی خود ممکن است توانمندیهای مختلفی داشته باشد که با محدود کردن او به چندین کار تعریف شده، این توانمندیها را محدود کرد و به کارکنان فرصت برای توسعه دادن آنها نمیدهد.
به همین دلیل، معمولاً سیستمهای مدیریت عملکرد چابک به صورت یکپارچه با سایر فرآیندهای سازمانی پیادهسازی میشوند و هدف آنها افزایش انگیزه، ارتقاء کارایی و بهبود عملکرد کارکنان است. در این سیستم، کارکنان فرصت دارند تا به طور آزادانه چالشهای جدید را انتخاب کنند و هدفهای جدید را تعیین کنند که باعث افزایش انگیزه و اشتیاق آنها میشود. با توجه به اینکه سیستم مدیریت عملکرد چابک بر اساس بازخوردهای مداوم و چابکسازی روند فرآیندهای کاری و همچنین توسعه توانمندیهای کارکنان استوار است، این سیستم میتواند به صورت مؤثری با سیستم پرداخت کارانه شغلی سازگار باشد و به افزایش بهرهوری و ارتقاء عملکرد سازدر حالت کلی، به نظر میرسد اتصال سیستم مدیریت عملکرد چابک با پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد سازگار باشد، زیرا هدف اصلی این دو سیستم بهبود عملکرد کارکنان است. با استفاده از سیستم مدیریت عملکرد چابک، کارکنان میتوانند بر اساس اهداف مشخص و چالشهایی که برای خود تعیین میکنند، عملکرد خود را بهبود دهند و سپس با توجه به پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد، پاداشی مناسب را برای عملکرد برتر خود دریافت کنند.
به همین دلیل، در بسیاری از سازمانها، از این روش برای پاداشدهی به کارکنان استفاده میشود. با این حال، باید به دقت به این نکته توجه داشت که همیشه سیستم پرداخت کارانه مبتنی بر عملکرد، باعث بهبود عملکرد کارکنان نمیشود، و همچنین در برخی موارد ممکن است به دلایل مختلف، این سیستم به طور ناعادلانه اعمال شود. در نتیجه، قبل از اتصال سیستم مدیریت عملکرد چابک با پرداخت کارانه شغلی مبتنی بر عملکرد، باید به مسائل مربوط به انصاف و شفافیت دقت کرد و از روشهایی مانند ایجاد شفافیت در سیستم پرداخت کارانه استفاده کرد.
پاداش های عملکردی در نتیجه یک ساز و کار گیمیفیکیشن چگونه است ؟
در یک سازوکار گیمیفیکیشن که به منظور افزایش میل و اشتیاق در کارکنان برای انجام وظایف مشخص طراحی شده است، پاداش های عملکردی میتوانند بخش مهمی از سیستم باشند. این پاداش ها به عنوان مکافاتی برای عملکرد بهتر کارکنان در نظر گرفته می شوند و میتوانند به شکل مالی و غیرمالی ارائه شوند. برخی از انواع پاداش هایی که در یک سیستم گیمیفیکیشن ممکن است ارائه شوند عبارتند از:
-
امتیازات
امتیازات به صورت عددی به کارکنان تعلق میگیرد و به میزان امتیازات کسب شده، پاداشی به کارکنان تعلق میگیرد. امتیازات میتوانند برای رتبه بندی کارکنان و یا دستیابی به هدفی خاص استفاده شوند.
-
بدلیل
این نوع پاداش ها به صورت غیرمالی است و میتواند شامل امتیازاتی باشد که به عنوان امتیاز اضافی در نظر گرفته می شود. این امتیازات میتوانند به کارکنان به عنوان تشویق بیشتری به انجام وظایف داده شوند.
-
نشان ها
این نوع پاداش ها مشابه نشانهایی هستند که در بازیها ارائه میشوند. به عنوان مثال، نشان انجام وظایف در زمان محدود یا انجام یک وظیفه به صورت کامل.
-
جوایز
جوایز مالی و غیرمالی هستند که به عنوان پاداش در نظر گرفته می شوند. این جوایز ممکن است شامل گواهینامههای شغلی، تخفیفات خرید، تخفیفات در ارائه خدمات و… باشند.
رتبه بندی پاداش های عملکردی به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر سیستم گیمیفیکیشن برای افزایش میل و انگیزه کارکنان به کاربرده میشود. این پاداش ها میتوانند شامل مواردی مانند افزایش حقوق و مزایا، ارتقای شغلی، پاداش های نقدی، سفرهای تفریحی و دوره های آموزشی باشند.
اهداف گیمیفیکیشن برای ارائه پاداش های عملکردی عبارتند از:
- افزایش انگیزه کارکنان: اعطای پاداش به کارکنان برای انجام وظایف بهتر و به روز رسانی آنها باعث میشود که انگیزه آنها برای کار بیشتر شود.
- بهبود عملکرد: اعطای پاداش برای انجام بهتر کار و انجام وظایف بدون خطا، باعث بهبود عملکرد کارکنان میشود.
- افزایش رضایتمندی کارکنان: ارائه پاداش به کارکنان میتواند رضایتمندی آنها را افزایش دهد و در نتیجه باعث شود که کارکنان با انگیزهتر و با انرژی بیشتری به کار خود ادامه دهند.
- جذب و نگهداری کارکنان: ارائه پاداش به کارکنان، علاوه بر افزایش انگیزه و بهبود عملکرد، باعث جذب و نگهداری کارکنان با استعداد و متعهد به سازمان میشود.
با توجه به اینکه پاداش های عملکردی به عنوان بخشی از گیمیفیکیشن، از عناصری است که میتوانند بهبود عملکرد سازمان را تحقق بخشند، برنامهریزی و پیادهسازی سیستم پاداش های عملکردی با توجه به نیازهای و ویژگیهاییکی از مزایای استفاده از پاداش های عملکردی در سیستم گیمیفیکیشن، افزایش تعهد کارکنان به بهبود عملکرد شغلی است. به عنوان مثال، اگر یک کارکنان با دستیابی به یک هدف خاص، پاداشی دریافت کند، این می تواند او را تشویق کند تا برای دستیابی به اهداف بعدی بیشتر تلاش کند. برای رسیدن به این هدف، شرکت ها می توانند سیستم هایی را پیاده سازی کنند که به کارکنان پاداش هایی از جمله امتیازات، اعتبارات، تخفیف ها، جوایز، و یا حتی تعطیلی های اضافی در نظر بگیرند.
همچنین، اعمال پاداش های عملکردی به عنوان یک قسمت از سیستم گیمیفیکیشن می تواند به کارکنان امتیازات بیشتری در اختیار بگذارد. این امتیازات می توانند به عنوان واحد هایی برای شرکت در رقابت های مختلف، انجام وظایف اضافی، و یا تلاش برای بهبود عملکرد شغلی در نظر گرفته شوند.
در نهایت، پاداش های عملکردی می توانند به عنوان یک عامل موثر برای جذب و نگه داشتن کارکنان مجرب و با استعداد نیز عمل کنند. با توجه به اینکه برای بسیاری از کارکنان، ارزش یک پاداش از پرداخت کارانه بیشتر است، سیستم های گیمیفیکیشن با استفاده از پاداش های عملکردی می توانند شرکت ها را در جذب و نگه داشتن کارکنان مجرب و با استعداد یاری کنند.
پاداش های عملکردی در سیستم مدیریت عملکرد نوین بهتر است نقدی باشد یا غیر نقدی ؟
در سیستم مدیریت عملکرد نوین، پاداش های عملکردی می توانند به صورت نقدی و یا غیر نقدی ارائه شوند. هر کدام از این روش ها مزایا و معایب خود را دارند و بسته به شرایط و نیازهای شرکت، یکی از آن ها ممکن است مناسب تر باشد.
با ارائه پاداش های نقدی، کارکنان می توانند به سرعت از مزایای اقتصادی آن بهره مند شوند و ممکن است برای آن ها محرک بیشتری برای ارتقاع عملکرد باشد. همچنین، پاداش های نقدی معمولاً به راحتی قابل ارزیابی هستند و ارزش آن ها برای کارکنان قابل فهم است.
از طرفی، پاداش های غیر نقدی می توانند برای شرکت ها هزینه های کمتری داشته باشند و به صورت فردی و یا گروهی ارائه شوند. این پاداش ها می توانند شامل ارتقاء سمت، تعطیلی اضافی، مرخصی اضافی، افزایش اعتبار، تحقیق و توسعه و غیره باشند. با ارائه این پاداش های غیر نقدی، کارکنان می توانند به مزایای غیر اقتصادی مانند تعهد بیشتر، احساس ارزشمندی بیشتر و ایجاد ارتباط بیشتر با سازمان دست یابند.
بنابراین، بهتر است که پاداش های عملکردی برای کارکنان به صورت ترکیبی از پاداش های نقدی و غیر نقدی ارائه شوند تا هر دو از این روش ها به صورت بهینه به کار گرفته شوند.
استفاده از پاداش های نقدی برای ارتقای عملکرد کارکنان، ممکن است در برخی موارد مشکلاتی را ایجاد کند. به عنوان مثال، ممکن است این پاداش ها باعث ایجاد رقابت نامناسب میان کارکنان شود، که ممکن است باعث افزایش استرس و کاهش همکاری و تعامل درون سازمانی شود.
همچنین، پاداش های نقدی ممکن است باعث ایجاد حق برای کارکنان شود و برای جلب این پاداش ها، کارکنان ممکن است به طریقی عمل کنند که به طور مستقیم به عملکرد شغلی شان کمک نمی کند. به طور کلی، انتظار اینکه پاداش های نقدی باعث بهبود عملکرد در بلند مدت شود، به نظر می رسد که به خاطر فشارهای مالی نمی تواند به این صورت انجام شود.
بدین ترتیب، بهتر است در سیستم مدیریت عملکرد نوین، از پاداش های غیر نقدی نظیر ارتقای شغلی، تخفیفات خرید و یا تجربیات یادگیری و پیشرفت استفاده شود، که به جای فشارهای مالی، انگیزه بخشی برای کارکنان باشد و عملکرد بلند مدت را نیز بهبود بخشد.
آخرین دیدگاهها